پارسا پارسا ، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره

♥ ღعاشقانه برای پسرم پارساღ ♥

هفت سین الهی

  هفت سین الهی سلام ای خالق فصل بهاران مهربان اموزگار خوب باران خدایا ، سال نیکوئی عطا فرما بدان خوبی که باشد از بهار سبز آن پیدا تو گرداننده دلها و نور دیده ها دیگر دلم را بی حسد ، بی کینه ، آری لایق پاک خودت فرما به نور معرفت ، پاکی به چشمانم ، عنایت کن عطا کن بهترین حالی که می دانی دلم را آسمانی کن   خدایا یاد من آور ، الستی عهد خود ، آری   همان پیمان ، که جز تو هیچ معبودی به عالم نیست به من هم ، همچو آدم ، راه و رسم عذر خواهی را عنایت کن که چون هابیل ، من هم ، بهترین های خودم را هدیه ات دارم و ادریسی بیاندیشم برای کسب آگاهی بسان آن خلیل بت شکن ، ...
28 اسفند 1390

بازی با کودکان یک ساله و زیر یک سال

زمان بازی  با کودکتان فقط زمان بازی و سرگرمی نیست، بلکه زمان آموزش درسهای زندگی به کودکتان هم می باشد. تازه ترین تحقیقات حاکی از آن است که خلق و خو و عادات انسان از دوران جنینی و ۲ سال اول زندگی وی ناشی می شود و این نکته اهمیت آموزش و روش صحیح تربیت در سنین ابتدایی تولد کودک را نمایان می سازد.در این مقاله ما بازیهایی را به شما پیشنهاد می دهیم که علاوه بر سرگرم کردن کودکتان آموزشهایی را در جهت ایجاد خلاقیت و تقویت هوش و افزایش سطح هوشیاری کودک دلبند شما فراهم می آورد.               کجا رفت؟ یک توپ کوچک نرم انتخاب کنید، آن...
20 اسفند 1390

یک شعر مادرانه ، یک مادر شاعر!

                                تا عشق آمد دردم آسان شد،خدا را شکر! مادر شدم اوپاره جان شد،خدا را شکر   شوق شنیدن ریخت حتی گریه اش در من لبخند زد جانم غزلخوان شد،خدا را شکر   من باغبان تازه کاری بودم اما او یک غنچه زیبا و خندان شد،خدا را شکر   او آمد و باران رحمت با خودش آورد گلخانه ما هم گلستان شد،خدا را شکر   سنگ صبورم،نور چشمم،میوه قلبم شب را ورق زد،ماه تابان شد،خدا را شکر   مادر شدن یک امتحان سخت وشیرین است ...
19 اسفند 1390

پارسا کوچولوی 1ماهه داماد می شود

جمعه 17 تیرماه1390: امروز همزمان با اولین ماهگرد تولدت داماد میشوی .دامادیت مبارک قشنگم. امشب اولین شبی بود که تا صبح نخوابیدی و  من که طاقت گریه هایت را نداشتم در گریه تو را همراهی می کردم.                                                   ...
17 اسفند 1390

وای چقدر بزرگ شدی

پارسا  جون حالا دیگه ٢ ماهه شدی روز ٢ ماهگی تو روز تولد مامان زیباست این اولین باری است که تو در تولد مامان زیبا حضور داری . کوچولوی نازنین بی قراری. از درد واکسن خیلی می رنجی . الهی بمیرم این بی قراری ها تا چند روز بعد  ادامه داشت.                                                 بقیه در ادامه مطالب  ............         &n...
17 اسفند 1390